دوست مادرم به من آموخت كه پسران را لعنت كرده داستان کیرکون و خروس را بميرم
اوا آدامز ، دختری باریک 18 ساله با سینه های زیبا و بزرگ. مادرش در یک سفر کاری دفع شد ، و دوستش را رها کرد تا از دخترش مراقبت کند. یک دوست تصمیم گرفت که حوا را به تمام لذت های جنسی آموزش دهد. او دوست دختر حوا را به خانه آنها دعوت می کند و به او نشان می دهد که چگونه به درستی لیسیدن دوست دخترش را لگد کند. سپس او به دختر دوستش نمونه ای از چگونگی گرفتن اندام در دهان و نحوه مکیدن آن را نشان داد. پس از آن ، او سرطان را روی حوا گذاشت و به دوست پسرش گفت که او را از دست بدهد. و او نیز ، با خوشحالی خروس خود را به درون خودش پذیرفت ، در حالی که لیسیدن شاگرد دانشجویی خود را. پس از آن ، پسر كوچك با خوشحالی صورت دوست دختر خود را تمام كرد و اسپرم وارد دهان او داستان کیرکون شد.