سرش را پایین انداخت و به مکش داستان سکسی ع کامل ادامه داد
ناراحت شد ، پسر در اوقات فراغت خود را صدا كرد و دستور داد فاحشه شلوغ شود. کشیش جوان عشق به سرعت آمد. پس از نگاهی به اتاق در اتاق مرد تنهایی ، شلخته پتو را از او بیرون آورد و شروع به ماساژ دادن خروس با دستانش کرد. با چنگ زدن به انتها محکم در همان انتها ، سبزه سر خود داستان سکسی ع را پایین آورد و به سمت مکش کامل حرکت کرد. فاحشه کار خستگی ناپذیری داشت و گلو او را نمی گرفت. یک حرفه ای در مدت ده دقیقه اسپرم را بر چهره زیبای خود گرفت ، برای کار کردن پول گرفت و فرار کرد. مرد خوشحال تحت تأثیر بسیار خوبی روی تخت دراز کشیده بود و به آرامی نوازش تخم و آلت تناسلی خود را نشان می داد.