کمی جوراب شلواری خود را پایین آورد ، او داستان های سکسی با عکس مانند یک دختر شلخته بود

یک دانش آموز جوان به صفحات یک مجله مد می رود و همزمان موسیقی گوش می دهد. او دری را باز نکرد و دوستش وارد اتاق شد. زن ساده فقط از حضورش در هنگام پرش به رختخوابش فهمید. از این ترفند ، دختر تقریباً قلبی داشت. او شروع به داستان های سکسی با عکس ضرب و شتم مقصر با یک بالش می کند ، نمی بیند که چگونه با نشستن روی آن ، باسن اغوا کننده خود را گسترش می دهد. در این زمان ، خود شخصیت قهرمان لحظه ای از لیس اعتماد به نفس در یک بیدمشک ظریف را از دست نداد. شریک زندگی خود را تغییر داد ، بیدمشک را با زبانش کرد ، در حالی که مستقیماً با خانواده مرد خود کار می کرد. پیشگویی خیلی شیرین است ، دیر یا زود تمام می شود. وقتی این اتفاق افتاد ، شخصیت اصلی ناراحت نبود. اکنون او این فرصت را دارد که از عضوی که در حال ایستادن است ، از گرمی دره اش لذت ببرد. به دلیل نفوذ سریعتر به شکافهای عمیق ، غرفه حتی زحمت کشیدن لباس زیبایی خود را نداشت. کمی کمی لباسهایش را پایین می آورد ، او مثل شلخته ای است که در این باشگاه قرار می گیرد.